چند روز پیش داستان جالبی در مونترال اتفاق افتاد. یک خانواده مراکشی مهاجر وارد کانادا شدند و به آنها گفته شد که ویزای اقامت آنها به اشتباه صادر شده و نمی توانند در کانادا پذیرفته شوند. موضوع را روزنامه مونترآلی لاپرس پوشش داد و وزیر مهاجرت مجبور به عقب نشینی شد. داستان را در سایت کنپارس می توانید بخوانید.
در مورد طرح دعوا در دادگاه فدرال علیه وزیر مهاجرت کانادا به دلیل تاخیر در رسیدگی به پرونده های کبکی در مرحله فدرال که پیش از این در همین وبلاگ مطرح شد مذاکراتی را با چند وکیل آغاز کرده ام و در تلاشم با ایجاد رقابت میان آنها قیمت پایین تری را بگیرم . قدرت چانه زنی من البته بسته به تعداد است که آن هم بسته به همت شماست. هنوز ایمیلهای زیادی دریافت نشده که البته بخشی به دلیل اشکالی بوده که در نوشتن نشانی در سایت بوده است. ببینم چه می کنید.
هم زمان توانسته ام ارتباطی را با یکی از روزنامه های کانادایی ایجاد کنم و قرار است با فایل شدن تعداد قابل توجهی از پرونده ها در دادگاه از سوی این روزنامه پوشش داده شویم و موضوع رسانه ای شود. هذف از همه این داستان هم همین است. اثر کار رسانه ای را هم در مورد همان خانواده مراکشی و عکس العمل مثبت وزیر را هم که دیدیم.
نکته مهم اینکه با وجود روشن بودن مطلب عده ای سوال کرده اند کدام گروه می توانند در این دعوی شرکت کنند؟
تنها کسانی می توانند در این دعوا شرکت کنند که متقاضی کبک بوده اند در این استان پذیرفته شده اند و پرونده فدرال تشکیل داده اند و این پرونده بیش از یک سال است که در سفارت کانادا منتظر رسیدگی است. متقاضیان همه دسته های مهاجرتی هم می توانند اقدام کنند سرمایه گذاری؛ نیروی متخصص؛ کارآفرینی و خود اشتغالی. البته احتمالا هزینه اقدام برای آنها یکی نخواهد بود و برای پرونده های تجاری کمی هزینه بیش از پرونده های نیروی متخصص خواهد بود.
قرار نیست دفاتر ما درگیر موضوع شوند بنابراین مراجعه و یا تماس نداشته باشید و تنها از طریق ایمیل اقدام کنید. مدارکی که باید امضا کنید نیز برای شما ایمیل می شود که در آن چگونگی پرداخت هم توضیح داده شده است البته همه به شرط رسیدن به تعداد مورد نظر است.
سعی می کنم تا آخر هفته در مورد هزینه تکلیف را معلوم کنم.
یکشنبه شب گذشته از شبهای به یاد ماندنی زندگیم شد و با دخترم و جمعی از دوستان به کنسرت آقای شجریان در سالن OLYMPIA در مرکز شهر مونترآل رفتم. تو گویی عقربه زمان برای سه ساعت متوقف ماند و این ۳ ساعت در محاسبه عمر نیاید.

در این برنامه استاد شجریان با استفاده از یک گروه نوازنده از ۷ ملیت مختلف به همراه تهمورث و سهراب پورناظری دری دیگر به دنیای موسیقی ایرانی گشود. نمی دانم چگونه می توان این همه توانایی و هنر را توصیف کرد و ستود اما می دانم که از دیشب شجریان را بیش از گذشته دوست دارم و می ستایم. ادامه ی نوشته
چند روز پیش مکاتبه ای داشتم با مدیر برنامه سفارت کانادا در آنکارا آقای Thronton در مورد پرونده های کبک و به خصوص پرونده های سرمایه گذاری کبک او فردای آن روز پاسخ داد. این پاسخ اما کلی و غیر مسوولانه بود. من از ایشان خواسته بودم زمانی تخمینی را برای دریافت نتیجه در مورد پرونده های دریافتی آنکارا در سال ۲۰۱۰ اعلام کند و توضیح کافی در مورد وضعیت این دسته دادم و ایشان در پاسخ ضمن اینکه فرمودند نمی توانند زمانی را تخمین بزنند اظهار داشتند که هنوز سهمیه های ۲۰۱۳ روشن نشده و اینکه وزارت مهاجرت دارد تمام تلاش خود را می کند و … از این دست شعارها.
از سوی دیگر تعداد ایمیلها و کامنتهایی که از سوی متقاضیان کبکی منتظر در آنکارا به دست من می رسد و درخواست اقدامی در این خصوص می کنند زیاد است. تلاشهایی هم در حال شکل گیری است از جمله نامه ای که دوستان تهیه کردند و می خواهند برای مطبوعات کبک بفرستند. همه اینها البته خوب است و بنده هم اگر کمکی از دستم ساخته باشد دریغ نیست.

دوستان در جریانند که پیش از این مسوولین اداره مهاجرت کبک را در این زمینه مطلع کرده ایم که معلوم نیست حال که می دانند خیل عظیم قبول شدگان کبک در آنکارا منتظرند چه خواهند کرد. ممکن است البته تلاش کنند برای سال ۲۰۱۳ سهمیه بگیرند ولی هنوز اگر هم تلاشی شده است ما نمی دانیم.
در کنار همه این کارها به نظرم رسید شاید تلاش برای طرح یک دعوای الزام به انجام وظیفه قانونی یا همان Mandamus در دادگاه فدرال با همراهی تعداد قابل توجه افراد بد نباشد از این جهت که در آستانه سال جدید و تعیین سهمیه ها فشاری به جیسون کنی وارد شده باشد. از سوی دیگر نفس طرح دعوا در دادگاه می تواند بازتاب رسانه ای داشته باشد چه موفق بشود و چه نشود. ادامه ی نوشته
این روزها حال خوشی ندارم نه از بابت کار و درگیریهای زندگی که به دلیل خبرهای نه چندان دلچسبی که از گوشه و کنار می رسد. ظاهرا قرار بر این است که دولت هارپر چهره زیبای کانادای صلح دوست را در جهان تغییر دهد. کانادایی که نامش یادآور تحمل و مدارا میان اقوام و مذاهب و نیز عدالت و صلح و آرامش جهانی بود به سرعت به سمت تبدیل شدن به یک کشور جنگ طلب و پرخاشجو در حرکت است. دولت هارپر آفتی است که به جان هویت کانادایی افتاده است که آخرین ثمره آن رای منفی به شناسایی فلسطین به عنوان عضو بدون حق رای سازمان ملل بود. متاسف شدم که کانادا در کنار تعداد معدودی از کشورها در مقابل ۱۷۹ کشور که حداقل ۱۳۹ تای آنها به این خواسته رای مثبت دادند قرار گرفت.

می دانم که اکثریت کانادایی های با این سیاستها مخالفند و سر و صدای زیادی هم در کانادا بر علیه هارپر ایجاد شده است. امید دارم در سال ۲۰۱۵ هارپر و حزب زیاده خواهش از قدرت خارج شوند اما نمی دانم تا آن زمان چه از کانادا باقی می ماند. یادش به خیر آقای ژان کرتین نخست وزیر کهنه کار لیبرال کانادا که برای مشارکت در جنگ با عراق به آمریکا نه گفت و تا پایان بر این نظر ایستاد. مرد بزرگی است و عمرش دراز باد.
برای ما مهاجرین و به خصوص ایرانیان سیاستهای این دولت در بعد داخلی البته اهمیت بیشتری دارد و روزی نیست که برای خوشآمد دیگران هارپر سودایی در سر نپروراند. ادامه ی نوشته
به اطلاع دوستان می رساند که پیک کنپارس روز دوشنبه هفته آینده به منظور مراجعه به سفارت کانادا در ترکیه به آنکارا می رود.
دوستان می توانند تا پایان وقت اداری روز پنجشنبه دوم آذر ماه ۱۳۹۱ برای استفاده از خدمات پیک کنپارس به دفتر ما در تهران مراجعه کنند.
برای اطلاع بیشتر با شماره تلفن ۲۲۰۲۵۰۸۴ تماس بگیرید.

اگر علاقمند به اتومبیلهای قدیمی هستید حتما از این یکی خوشتان خواهد آمد. یک بنز دیزل ۱۹۷۵ در یک روز زیبای پاییزی؛ در خیابان شربروک مونترآل؛ در نزدیکی دفتر کنپارس و البته به طور شگفت انگیزی تر و تمیز

چندی پیش قول داده بودم آماری را در مورد شاکیان اعلام کنم که امروز فرصت اینکار دست داد:
از مجموع ۲۷۰ نفری که از سوی اداره مهاجرت به عنوان قبول شدگان لیست شاکیان اعلام شده بودند تا امروز ۵۱ نفر مدیکال و یا ویزا دریافت کرده اند.
این عکس را دیروز در راه برگشت به خانه گرفتم.

همان پراید خودمان است که در ایران به دلیل ایمنی پایین آن و تلفات زیاد در تصادفات ارابه مرگ هم نامیده می شود. اینکه چقدر این وضعیت به رانندگی بد ما بر می گردد و چقدر پراید مقصر است را نمی دانم ولی می دانم که برخی از رانندگان ما با ایمن ترین اتومبیلها هم برای جان دیگران خطرسازند هر چند خود سالم بمانند. رعایت قانون در خیابانهای ایران به جک با مزه ای تبدیل شده و گاه نقض قانون یک هنجار پذیرفته شده است. این را دوستانی که برای دیدن عزیزان از خارج به ایران می روند و خدای نکرده قصد رانندگی دارند بهتر متوجه می شوند.
اما این خودرو اگرچه همان پراید ماست ولی نامش پراید نیست و در واقع FORD FIESTA است. این ماشین از تولیدات دهه ۸۰ کارخانه فورد آمریکاست که آن را به شرکت کره ای KIA فروخته اند و این کارخانه کره ای هم بعدها آنرا به ایران داده است. می گویند البته در آستانه ورشکستگی ما به دادشان رسیده ایم اما چقدر درست است این داستان نمی دانم. ادامه ی نوشته
روز چهارشنبه یا همان روز هالوین از ساعت ۱۲ تا حدود ۴ بعد از ظهر در هتل ماریوت فرودگاه مونترآل نشست سالانه و یا همان Annual Meeting سازمان متبوع ICCRC برگزار شد.
بعد از ظهر خوبی بود و گپی با برخی از همکاران زدیم.

ادامه ی نوشته