این هفته در چند مورد این موضوع در ایمیلها و تماسها مطرح شده است که لازم دیدم توضیحی بدهم.
اخیرا در مورد متقاضیان فدرالی که می خواهند در کبک لند کنند و در این استان بمانند سیاست جدیدی در پیش گرفته شده که مدارک این افراد شامل برگه های لندینگ را نگه می داند و به متقاضی می گویند که برای سی اس کیو اقدام کند. اقدام برای سی اس کیو البته طولانی نیست و ظاهرا ۳ هفته ای می دهند ولی برای بسیاری از متقاضیان این وضعیت ترس آور است به خصوص هنگام ورود.
برای کسانی که این موضوع را تجربه کرده اند دو انتخاب هست: ادامه ی نوشته
هفته گذشته پستی را در سایت کنپارس کار کردم در مورد یک سایت نو ظهور که به راحتی از اخبار و مقالات سایت کنپارس بدون رعایت آیین نامه مربوطه استفاده می کرد و شده بود آرشیوی از مطالب کنپارس. اخطار لازم داده شد و خوشبختانه دیروز مدیر ناشناخته آن سایت مطالب را برداشته بود و برای عذرخواهی با دفتر ما در تهران تماس گرفته بود ما نیز برای نشان دادن حسن نیت آن مقاله را از سایت کنپارس برداشتیم. ادامه ی نوشته
دوستان زیادی تماس گرفته اند و در مورد نتیجه دادگاه می پرسند. می دانم که این نتیجه برای بسیاری از آنان بسیار مهم است اما صدور رای قاضی نیازمند زمان است و این به فوریت اتفاق نمی افتد. قاضی باید ادله دو طرف را بررسی کرده و در نهایت تصمیم خود را اعلام کند. لطفا تا زمان اعلام رای در سایت کنپارس از تماس با دفاتر و سوال در مورد نتیجه خودداری کنید.
اما اینکه دادگاه چگونه بود؟
در یک کلام می توانم بگویم که خانم کاترینا با دست پر و با تسلط بسیار بر موضوع دفاع جانانه ای در مورد امتیاز واقعی پزشکان بر اساس قانون را در ۴۵ دقیقه ارایه کرد. محور ادعای ما این بود که بر اساس قانون باید ارزش مدرک بر اساس معیارهای کشور محل صدور ان یعنی ایران در نظر گرفته شود و مدارک زیادی در تایید اینکه مدرک پزشکی عمومی ایران معادل فوق لیسانس است ارایه شد. یکی از اسناد مهم ما که با همکاری یکی از دوستان در ایران بدست آمد؛ سند ۱۴۸ صفحه ای برنامه پزشکی عمومی کشور مصوب شواری عالی برنامه ریزی در سال ۱۳۶۳ بود که به تفصیل در مورد طول دوره و واحدهای مربوطه و …. سخن گفته است. طول دوره و نیز تعداد واحدها به علاوه تقسیم برنامه دوره پزشکی به دوره های مختلف مانند علوم پایه؛ بالینی و …. بر اساس این سند قابل اثبات بود.
ادامه ی نوشته
هنوز به کامنتها نرسیده ام و تمام دیروز و امروز صرف آخرین بررسیها و دادن آخرین توصیه ها به خانم کاترینا برای حضور در دادگاه فردا شد. همه تلاشمان را کردیم و تصور می کنم هر آنچه مدارک قابل ارایه بود در اختیار داریم. اطمینان دارم فردا کاترینا تمام تلاش خود را خواهد کرد. البته اداره مهاجرت همه تلاش خود را خواهد کرد که ما رای نگیریم چون در صورت موفقیت ما؛ پرونده های بسیاری سرنوشت دیگری می یابند.
برای پیروزی در دادگاه فردا دعا می کنم شما هم …..
با مروری بر ایمیلهای رسیده بیش از ۱۰ مورد سوال بالا را مطرح کرده اند که نشان می دهد دغدغه بسیاری از دوستان است.
قبل از هر چیز نظر شخصی خودم را مطرح کنم که اساسا با شروع به تحصیل بلافاصله بعد از ورود به کانادا مخالفم و در مقالات قبلی هم در سایت و وبلاگ در این مورد نوشته ام. کسی که مایل است در کانادا زندگی و کار کند تا آشنایی کافی با بازار کار خود و نیز الزامات آن نداشته باشد نمی تواند تصمیم درستی در مورد نوع تحصیل شامل رشته و مقطعی که باید در آن درس بخواند بگیرد و تصمیمات غلط در این زمینه باعث از دست رفتن فرصت و پول او خواهد شد. به خصوص در مورد کسانی که چشم بسته تلاش می کنند وارد دوره دکتری شوند این اشتباه بزرگتری است.
و اما پاسخ به سوال …….
یک قاعده کلی در مقررات مربوط به دریافت ویزای کانادا از هر نوع وجود دارد و آن اینکه باید درخواست شما برای هر نوع ویزا با نیت واقعی شما منطبق باشد مثلا کسی که قصد اقامت دایم دارد نباید درخواست ویزای موقت مانند ویزای دانشجویی کند و کسی که قصد ادامه تحصیل در کانادا را دارد ولی نمی خواهد آنجا برای کار بماند نباید درخواست ویزای اقامت دایم کند.
دانستن این قاعده به بسیاری از ابهامات پاسخ می دهد و گاه رد شدن درخواست ویزاهای موقت را توضیح می دهد.
حال شخصی درخواست اقامت دایم داشته است و پرونده در جریانی دارد. این فرد مایل است در کانادا زندگی و کار کند و قصد واقعی او هم همین است. در این میان به تصور اینکه می تواند وقت خود کمتر تلف کند تصمیم می گیرد از دانشگاهی در کانادا درخواست پذیرش کند و با دریافت آن به سفارت برای دریافت ویزای دانشجویی مراجعه می کند. وضع این فرد چیست؟ این دو درخواست چه اثری بر یکدیگر دارند؟ ادامه ی نوشته
بعد از ۲۰ روز دوری از دفتر کار در مونترآل و در یک روز بارانی بازگشتم. با وجود اینکه در طول سفر هم تلاش کردم به همه ایمیلها و کامنتهای رسیده پاسخ گویم اما اکنون بیش از ۴۰۰ ایمیل و ۱۰۰ کامنت منتظر پاسخ دارم که تلاش می کنم ظرف دو روز آینده به همه آنها پاسخ دهم.
بر اساس رویه همیشگی از نامه ها و کامنتهای قدیمی تر شروع می کنم.
از صبوری شما ممنونم
به دنبال تاخیر چند هفته ای در آپدیت صفحه نامه های رسیده سایت کنپارس از دیروز این صفحه به روز شد و اطلاعات تا ۲۴ مارس وارد شد. از فردا تا آخر هفته نیز اطلاعات هفته های بعد اضافه خواهد شد.
مسافر یکی از پروازهای خارجی یکی از شرکتهای هواپیمایی وطنی بودم. نشریه ای که از سوی آن شرکت تهیه شده بود را در جیب صندلی جلویی دیدم. آگهی های زیادی در آن دیدم ولی روی یک آگهی میخکوب شدم. شرکت بی نام و نشانی یک آگهی بلند بالا داده بود و در آن مدعی شده بود که سوابق کاری افراد را به مدرک تحصیلی تبدیل کرده و از دانشگاه های معتبر آمریکا لیسانس و فوق لیساس و دکترا به این افراد تقدیم می کند.
در ادامه این آگهی آمده بود که افراد می توانند از این مدارک برای کار در خارج از کشور؛ تحصیل و مهاجرت استفاده کنند!!!!!!!! ادامه ی نوشته
امروز دو نفر از دوستان در وبلاگ کامنت گذاشتند و اعلام کردند که ار گروه ۳۸ گانه بوده اند و مدیکال دریافت کرده اند. پرونده آنها مربوط به مارس ۲۰۰۹ بوده است. به نظر می رسد باید منتظر خبرهای خوب باشیم
یکی از افتخارات من این است که بخشی از وقت خود را صرف پاسخگویی به سوالات افراد می کنم و تلاش می کنم تا حد امکان در این وبلاگ و نیز ایمیل پاسخگوی دوستان باشم. منتی هم بر کسی ندارم و انتظار تشکر و قدر دانی هم ندارم. اما گاه امکان پاسخگویی سریع و به موقع از من سلب می شود و برای مدتی شرمنده عزیزان می شوم.
دوستانی که ما را مورد لطف قرار می دهند و سوالات را مطرح می کنند حداقل دو دسته اند و در این شرایط برخوردهای مختلفی با موضوع می کنند.
گروه اول که شامل بیش از ۹۰ درصد مراجعه کنندگان وبلاگ و ارسال کنندگان ایمیل است می دانند که مسوولیت اصلی بنده رسیدگی به امور جاری موکلین و ایفای وظایفی است که به عنوان وکیل برعهده دارم و پاسخگویی به سوالات که گاه تا ۳ ساعت از وقت مرا می گیرد وظیفه اصلی من نیست و انجام آن تنها برای کمک به هموطنان و در راستای انجام وظیفه ای اخلاقی است.
این دوستان خوشبختانه صبوری می کنند و ضمن ارسال پیامهای محبت آمیز گاه پیگیر پاسخی می شوند که انتظار داشته اند زودتر دریافت کنند. ادامه ی نوشته