Ali Mokhtari
We have heard interesting news about corruption in different levels of the Canadian government. Some time ago, the mass media made a big deal about the covert relationship between Mafia and the municipal authorities in several cities of Quebec. A special committee was established in order to investigate the dimensions of the corruption. The mayors of a number of Quebec cities, including the mayor of the big city of Laval to the north of Montreal, were arrested and the mayor of Montreal resigned, his temporary substitute being assigned by the city council until the next elections. Now he is also in prison. In November, the people of Montreal went to the polls and expressed their dissatisfaction with the former mayor and his colleagues.

In 2006, the Conservative Party of Canada, led by Stephen Harper, started a campaign against corruption, claiming that there is corruption in the Liberal Party. It also claimed that it would form the most transparent government of Canada. People could not trust the Conservative Party, although they had lost their confidence in liberals. It hadn’t been long since Mr. Mulroney, the former conservative Prime Minister and Mr. Harper’s master, was accused. That was why Mr. Harper only managed to form his minority government in 2006. The same thing happened again in 2008. In 2011, he managed to form a majority government with just a little more than 30 percent of the votes cast by people, by making a lot of promises to different strata of the country, sending his Immigration Minister to give speeches in the communities where there were a lot of immigrants and victory in elections could make the conservatives the majority, as well as giving attractive promises in the field of immigration and also exploiting the weakness in the leadership of the Liberal party, the competition between the Liberal party and the NDP, and – based on some allegations (which are still under investigations) — using illegal advertising tricks such as RoboCalls.
ادامه ی نوشته
در مقاطع مختلف در این خصوص از من سوال شده است که با توجه به وضعیت سوال کننده پاسخ داده ام و دوستان کمی دچار سردرگمی شده اند. از این جهت لازم دیدم پست مستقلی در مورد بارداری و لزوم اعلام و یا عدم اعلام آن بنویسم تا روشنتر شود.
پیش از ورود به اصل مطلب چند موضوع نیاز به اشاره دارد تا منطق داستان را بفهمید:
۱- هر گونه تغییر در وضعیت خانوادگی باید اعلام شود بنابراین تولد نوزاد و یا خدای نکرده فوت یکی از اعضای خانواده باید به اداره مهاجرت اعلام شود تا قبل از لندینگ و در هر مرحله ای که باشد
۲- صرف بارداری تغییر در وضعیت خانواده نیست
۳- هر یک از اعضای خانواده که inadmissible باشد همه اعضای آن خانواده نمی توانند مهاجرت کنند. یعنی همه اعضا باید در چک پزشکی و امنیتی قبول شوند حتی یک نوزاد.
۴- اقامت دایم شما تا لحظه لندینگ قطعی نیست و تا قبل از آن همه الزامات قانونی یک متقاضی مهاجرت را به عهده دارید یعنی حتی بعد از گرفتن ویزا و قبل از لندینگ هم هر اتفاقی از این دست بیفتد باید اطلاع دهید
۵- کسی که باردار است منعی برای ورود و زایمان در کانادا ندارد (هر چند در برخی استانها زیر پوشش بیمه است و در برخی از آنها حمایت بیمه ای ندارد) و تا تولد بچه هم وضعیت خانواده تغییر نکرده است
با دانستن نکات بالا می توان نتیجه گرفت که:

اگر شما باردار هستید و هنوز مدیکال نداده اید و در میانه بارداری مدیکال شما بیاید طبیعی است که هنگام مدیکال موضوع بارداری شما مطرح می شود و پزشک اگر تشخیص دهد انجام آزمایشات ضرری برای چنین ندارد آنها را انجام می دهد و اگر خلاف این تشخیص دهد انجام برخی از آنها را به ماه معینی از بارداری و یا پس از زایمان موکول می کند. در این وضعیت اداره مهاجرت هم برای دریافت نتایج پزشکی صبر می کند.
اگر مدیکال داده اید و بعد باردار شده اید اطلاع دادن در مورد بارداری لزومی ندارد چون هنوز اتفاقی نیفتاده است و تغییری در وضعیت خانواده ایجاد نشده است مگر در حالتی که در پایین توضیح می دهم. ادامه ی نوشته
دوست نزدیکی چهار واحد آپارتمان در برج زیبای آلتیتود واقع در مرکزی ترین نقطه شهر در اختیار دارد که مایل است واگذار کند. این برج اکنون تکمیل شده است و آماده تحویل است. یک دستگاه یک خوابه در طبقه ۱۶، دو دستگاه دو خوابه در طبقات ۱۶ و ۲۱ و یک دستگاه سه خوابه بسیار زیبا در طبقه ۲۵ با امکانات یک هتل ۵ ستاره و در نهایت زیبایی.
اگر دوستانی هستند که علاقمند به سرمایه گذاری در زمینه املاک در مونترآل هستند می توانند با گذاشتن کامنت و یا تماس با بنده اطلاعات بیشتر بگیرند. تا آنجا که می دانم امکان معاوضه با املاک و یا پرداخت در خارج از کانادا نیز هست.
یکی دو بیزنس مناسب هم در اختیار است که انها هم با امکان دریافت وجه در خارج از کانادا قابل فروش است.
توجه داشته باشید که چه در مورد معاوضه و چه در مورد دریافت وجه در خارج از کانادا رعایت قوانین و مقررات کانادا و کشور دیگر مورد توجه است و متقاضیان به هیچ وجه انتظار اقدام از رویه های خلاف قانون نداشته باشند.
در این وانفسای شرایط مهاجرت به کانادا که روشهای مرسوم و شفاف آن در حال محدود شدن از سوی محافظه کاران است اعلام پذیرش پرونده نیروی متخصص از سوی استان ساسکاچوان با ظرفیت محدود هم غنیمتی است. تنها ۲۵۰ پرونده و از روز ۲ ژانویه به صورت آنلاین. این وضعیت برای کسانی که می خواهند از ایران اقدام کنند با آن وضع اینترنت مصداق بی عدالتی آشکاری است که نمی خواهم در مورد دلایل آن بگویم.
در هر صورت کنپارس اعلام آمادگی کرده است با تمام توان در ثبت پرونده های ایرانیان بکوشد. اینجا را بخوانید و در صورت تمایل اقدام کنید.

خبر خوبی رسید و آن اینکه افرادی که در شکایت شرکت نکرده بودند و فایل نامبر ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ دارند می توانند تا ۲۰ دسامبر به آن ملحق شوند. مطلب را در سایت پارس کانادا اینجا بخوانید
مشکل سایت الان حل شد.
در حال پاسخ به کامنتها هستم
خبر خوب اینکه طلسم آنکارا پس از چندی شکسته شد و پرونده سرمایه گذاری کبک از این آفیس مدیکال گرفت.
چند روزی است ویلاگ من به شدت کند شده است و امکان پاسخ دادن به کامنتها را ندارم. خبر داده ام به بخش فنی و به زودی درست می شود. همین یک خط مرا کشت تا نوشتم
Ali Mokhtari
In its initial definition, marriage is a happy bond between two people and is indeed nothing but a legalization of the passion and the interest that exist between them. Sometimes, each of these two people is living in a different part of the world, yet a loving relationship has been formed between them anyway. In this case, immigration regulations come to the rescue of the lovers and allow them to lead their love life in a common land. In other words, one of them immigrates to the country where his/her beloved one lives in order to join him/her and get married. The dominant law in this regard is that the host countries pave the way for and respect this legitimate demand of the couples to be together and get them together as soon as possible. So far, this seems quite nice, quite humanitarian, but sometimes, couples have to wait a long time and face many obstacles in meeting their beloved ones. What are the reasons for this?

Since a larger number of people in Iran and many other countries decide to immigrate, yet immigration laws and regulations are becoming stricter and stricter every day, many people resort to shortcuts, even to cheating, to reach their goals. After exploiting asylum regulations, which are primarily intended for special cases and only for those whose lives are endangered in their home country, exploiting the immigration regulations for the spouses of the citizens of the host country is indeed prevalent. In other words, many people marry only for the sake of immigration and unlike the first group, try to find a person and to file a fake marriage in order to be admitted to the host country. On the other hand, there are some people who, for the sake of the money they thereby make, are willing to get involved in this illegal process and to help these fake couples. This process has turned into a business for some people who want to make a considerable amount of money quickly. A woman who had been living in Canada for many years came to me and asked me if it was possible to sponsor a third spouse. ادامه ی نوشته
در سفر هستم و در این مورد پس از رسیدن به مونترآل خواهم نوشت. فردا صبح استانبول را به مقصد لندن و سپس مونترآل ترک می کنم. شب آخری در استانبول خود را در اتاقم حبس کرده ام تا کارهای عقب مانه را جلو بیندازم.
اما خبر رسید که پرونده شکایت سرمایه گذران کبک بالاخره مرحله اول را از سر گذراند و قاضی شکایت را وارد تشخیص داده است و برای hearing وقت تعیین کرده است که در ماه فوریه است. موضوع شکایت mandamus است و معنی آن این است که قاضی دادگاه فپرال اگر قانع شود که می شود وقت معینی را تعیین می کند که آقای وزیر پرونده های شاکیان را نهایی کند. این رای البته تنها به نفع شاکیان است و دیگران را شامل نمی شود.
در این موراد البته وزارت مهاجرت سعی می کند وارد مذاکره شود و کار به دادگاه هم نرسد.
در یک ماه گذشته دست کم ده نفر از دوستان از من در مورد بیزنس و سرمایه گذاری در مونترآل پرسیده اند. لازم دیدم چند نکته را برای دوستان به طور کلی بنویسم شاید کمکی باشد:
۱- سرمایه گذاری در املاک مسکونی تا آنجا که من می دانم همیشه مناسب بوده است و این به این معنی نیست که بدون وسواس و دقت و مشورت کافی ملک مورد نظر را انتخاب کنید. دوستانی که در کانادا هستند می دانند که می توانند برای خرید از بانک وام دریافت کنند ولی این امکان برای کسانی که در خارج از کانادا هستند داستان دارد. امکان خرید قطعی و نقد البته همیشه هست. قبل از خرید املاک مسکونی برای زندگی ابتدا از اینکه آن محل برای شما مناسب است و همه جوانب را سنجیده اید مطمین شوید به خصوص مدرسه بچه ها. هنگام خرید تنها به قیمت ملک فکر نکنید به اقساط بعدی و نیز هزینه های دیگر هم توجه کنید. املاک مالیات سالانه دارند ضمن اینکه هزینه گرمایش و نگهداری هم هست.

۲- خرید املاک تجاری حساسیت بیشتری دارد و به خصوص با تصوری که در ایران هست متفاوت است. ارزش ملک تجاری قبل از هر چیز به میزان درآمد سالانه آن بستگی دارد. توجه کنید که صحبت از خرید بیزنس نیست صحبت از خرید ملک تجاری است که ممکن است با بیزنس دایر در آن ملک همراه باشد و یا نباشد. معمولا برای خرید ملک تجاری با توجه به ریسک بالاتر بانکها درصد کمتری وام می دهند که به نظرم دست بالای آن ۶۵٪ است. ادامه ی نوشته