از ابتدای ژانویه فرصتی دست داد تا چند روزی به مسافرت غیر کاری بروم و متاسفانه تا ۱۱ ژانویه امکان پاسخ به ایمیل ها و نیز کامنتهای رسیده شما را ندارم هر چند هر زمان فرصت کرده ام به ایمیلم سری زده ام. خواهش من از دوستان این است که از ارسال ایمیلهای متعدد و یا گذاشتن کامنتهای تکراری خودداری کنند.
به زودی در خدمت شما خواهم بود.
سوال:
۱. آیا می توان پولی را که طی اجاره نامه بنگاهی بعنوان رهن پرداخت کرده ام بعنوان دارایی برای آپدیت مدارکم بفرستم؟
۲. اگر با همسرم یک حساب ارزی مشترک داشته باشم می توانم از آن برای آپدیت استفاده نمایم؟
۳. اگر همسرم حساب سپرده ۵ ساله داشته باشد آیا می توان از آن بعنوان دارایی در آپدیت استفاده کرد؟
۴. آیا اتوموبیلی که بنام همسرم هست را می توان بهنگام آپدیت فروخت و از آن بعنوان دارایی استفاده کرد؟
پاسخ: ادامه ی نوشته
سوال:
با توجه به اینکه خانم من main aplicant پرونده است در سال ۲۰۰۹ من پرینت حساب بانکی خودم را دادم.
۱-حال اگر اپدیت حساب بانکی را بخواهند ایا فرقی میکند که مال من باشد و یا همسرم؟
۲- ایا باید از همان حسابی که اول داده ایم باید برای اپدیت موجودی بدهیم و یا اینکه میتوان حساب دیگری راداد؟
۳-اگر بخواهم یک حساب جدید باز کنیم و هزینه را برای ۲ نفر ارائه بدهیم چگونه باید این حساب را پرکنیم(منظورم این است که یکدفعه کل مبلغ مرد نیاز را بحساب بریزیم یا اینکه به مرور زمان ان حساب را افزایش دهیم)؟
پاسخ: ادامه ی نوشته
دوستی با من تماس گرفت و اظهار داشت که از سوی اداره مهاجرت متهم به اظهار خلاف واقع شده است. داستان این بود که ایشان از همسرش بدون اینکه طلاق بگیرد جدا زندگی می کرده است و هنگام تکمیل فرم legally separated را انتخاب کرده است. بعدها اداره مهاجرت از وی مدرک می خواهد در این خصوص و طبیعی است که او مدرکی برای اثبات این حالت نداشته است و اظهار کرده است که ما هنوز طلاق نگرفته ایم و مدرکی نداریم و تنها سند رابطه ما سند ازدواج است.
اینجاست که اداره مهاجرت وی را به تلاش برای گمراه کردن سیستم و دادن اطلاعات غلط متهم کرده است که البته موضوع قابل توضیح و حل شدنی است.
دوستان توجه داشته باشند که ما در ایران در قوانین خانواده حالت جدایی قانونی یا legally Separated که در حقوق بعضی از کشورها وجود دارد نداریم و در ایران افراد یا مجرد Single؛ متاهل Married؛مطلقه Divorced و یا بیوه Widow هستند و حالت دیگری وجود ندارد.
سوال این است که تکلیف کسانی که هنوز طلاق نگرفته اند ولی جدا زندگی می کنند چیست؟
ادامه ی نوشته
چندی پیش در سایت نوشتم که اداره مهاجرت در ورشو و دمشق به دنبال حساسیت کبک به مدارک تقلبی اقدام به استعلام مدارک تحصیلی و کاری کرده اند و خواهش کردم که برای حفظ آبروی ایرانیان و برای جلوگیری از ایجاد بد بینی نسبت به همه ایرانیان اگر کسی با یکی از این موسسات متقلب پرونده باز کرده است و احتمال می دهد مدرک تقلبی روی پرونده اش باشد درخواست بستن پرونده را ارایه کند. تاکید کردم که به این امید که شاید متوجه نشوند و مدرک تقلبی شما برایتان ویزا بیاورد نباشید چون موضوع جدی است. حتی کسانی که با این مدارک ویزا گرفته اند و به کانادا آمده اند نیز نمی توانند احساس امنیت کنند و بسیار محتمل است که بار دیگر پرونده آنها مورد بازبینی قرار گیرد و از کانادا اخراج شوند.
شاهد از غیب رسید و امروز خانمی اصفهانی با من تماس گرفت و داستانی را برای من تعریف کرد که باورش سخت بود به خصوص وقتی چنین اتفاقی برای یک اصفهانی زرنگ!!! (البته من خودم هم اصفهانی ام به اصفهانی ها بر نخورد) می افتد. حکایت این است:
خانم دال به اتفاق شوهر در سال ۲۰۰۹ به موسسه س در اصفهان مراجعه می کنند و درخواست می کنند که با توجه به اینکه در لیست ۳۸ گانه به عنوان مدیر ساخت و ساز واجد شرایط بوده اند برای آنها پرونده فدرال تشکیل شود. مدتها می گذرد و خبری نمی شود و هر روز بهانه ای از سوی آقای س تراشیده می شود تا اینکه لیست مشاغل در ماه جون ۲۰۱۰ عوض می شود و بعد از پیگیریهای این خانواده بی اطلاع به آنها گفته می شود که اگر آیلتس در دست دارند برای باز کردن پرونده مراجعه کنند. خانم آیلتس ۶.۵ داشته است اما آقا در مورد زبان مدرکی در دست نداشته آقای س می فرمایند مشکلی نیست بهتر است خانم که ظاهرا مدرک تحصیلی لیسانس مهندسی داشته است و سابقه قابل ارایه ای هم نداشته متقاضی اصلی شود. وی می پرسد چگونه؟ آقای متقلب می گوید ما می دانیم چه کنیم شما نگران نباشید. قانون مهاجرت ریزه کاریهایی دارد که ما می دانیم. شما کارتان نباشد و به ما بسپارید. ادامه ی نوشته
تعدادی ایمیل دریافت کرده ام از افرادی که در استانبول مصاحبه شده اند و البته هیچکدام هم از موکلین من نبوده اند مبنی بر اینکه یک یا چند تن از افسران مصاحبه کننده کبک در استانبول در طول مصاحبه سخنان نا مربوطی را به زبان آورده اند مواردی مانند اینکه ایرانیان دروغ می گویند! رییس بانک ….. شما دزد بوده است! از فلان مقام کشور شما بدم می آید! و …..
باور این شنیده ها البته سخت است اما اگر واقعیت داشته باشد مایه تاسف است. افسر مهاجرت حق ندارد اظهار نظر کلی کند و ملتی را به صفتی خطاب کند و یا اظهار نظراتی کند که اساسا به متقاضی و پرونده اش مربوط نیست. این سخنان اگر بر زبان افسری جاری شده باشد؛ تخلف اداری تنها نیست و می تواند عنوان مجرمانه داشته باشد و باید با تمام توان با آن مقابله کرد.
از دوستان می خواهم که اگر چنین برخوردهایی را دیده اند اطلاعات زیر را برای من بفرستند:
نام افسر
تاریخ مصاحبه
نام مصاحبه شونده
توجه داشته باشید که هیچ خطری شما را تهدید نمی کند و کسی نمی تواند ضرری به پرونده شما وارد کند. ادامه ی نوشته
سوال:
بنده اخیرا اقامت کانادا را از طریق برنامه نیروی متخصص کبک دریافت کردم. برای اولین پروازم به مونترال کانادا می خواستم بدونم ایا می تونم تعداد ۱۴ عدد فرش نفیس ابریشم وارد خاک کانادا کنم؟
پاسخ:
ادامه ی نوشته
سوالات:
۱- یک مقیم دایم فدرال و خانواده اش از چه حقوق و مزایای قانونی بر خوردار خواهند بود؟
۲- اگر خودمان بخواهیم از ایران زودتر برای کاریابی در کانادا اقدام کنم چه باید کرد؟
۳- آیا یک PR می تواند وام بانکی جهت خرید مسکن بگیرد؟ یا اشتغال شرط آن است؟
۴- مادر فرم های اولیه شهر تورنتو را به عنوان مقصد انتخاب کرده ایم، آیا باید در همان بدو ورود در آن جا لندینگ کنیم و در این صورت تا چه مدت باید در آن جا بمانیم؟
پاسخ:
ادامه ی نوشته
چندی پیش عزیزی به من مراجعه کرد تا پرونده او را برای اقدام در گروه نیروی متخصص فدرال به عهده بگیرم . در بررسی مدارک متوجه شدم که او متولد ۱۳۶۰ است ولی نابغه بود چون در ۱۳ سالگی دیپلم دبیرستان را گرفته بود. اینترنت را سرچ کردم ببینم نکند این همان بچه ای بود که آن روزها تلویزیون نشانش می داد و در دو یا سه سالگی کلاس اول می خواند بعد دیدم خیر این دوست ما آن کودک نابغه نیست. با وی تماس گرفتم تا راز آن بدانم و این آقای محترم اعلام کرد که بله در اصل متولد ۱۳۵۵ است ولی به دادگاه مراجعه کرده و شناسنامه اش را کوچک کرده است.
از چرایی آن سوال کردم و او گفت که این امر مرسومی است و من برای اینکه مشکل استخدامی در دولت نداشته باشم چنین کردم. ظاهرا این در بین خانمها هم شایع است و برای آنان انگیزه های دیگری هم مطرح است که بماند ….
ادامه ی نوشته
ما در زندگی روزمره خود کلمات زیادی را نابجا استفاده می کنیم که بخشی از آن طبیعی است اما گاهی برخی از آنها آزاردهنده است البته بسته به این که به چه چیزی حساس باشید. من به استفاده از کلمه ؛Farsi؛ از سوی انگلیسی زبانان برای اشاره به زبان ما بسیار حساسم و دلیل آنرا نیز می گویم.
نخست اینکه چرا این استفاده اشتباه است یعنی چرا نباید بگوییم I speak Farsi ؟؟؟ خیلی ساده است چون در زبان انگلیسی نام زبان ما Persian است و نه Farsi.
آیا شنیده اید کسی برای اینکه بگوید به زبان فرانسه صحبت می کند این جمله را استفاده کنید I speak Francaise؟ خیر یک انگلیسی زبانی که می خواهد بگوید به فرانسه هم صحبت می کند می گوید I speak French چون نام این زبان در انگلیسی French است.
فارسی که تازه نام درست آن پارسی است نام زبان ما در خود زبان پارسی است یعنی وقتی ما پارسی سخن می گوییم این نام را به آن می دهیم همانطور که نمی گوییم ؛من به کلاس زبان انگلیش می روم و می گوییم من به کلاس زبان انگلیسی می روم چون English در پارسی انگلیسی خوانده می شود.
دوم اینکه چه اهمیتی دارد و چرا من حساسم؟
دلیل حساسیت من این است که کاربرد این نام ما را از پیشینه فرهنگی ادبی و تاریخی خودمان در جهان جدا می کند. چندان روی اطلاعات عمومی و هوش فرنگی ها در این زمینه ها حساب نکنید بسیاری از آنان نمی دانند که فارسی همان Persian است و تصور می کنند این یک زبان مانند مثلا پنجابی است که بخش کوچکی از آدمیان به آن سخن می گویند. ادامه ی نوشته