پس از مدتها رای صادر در این مورد که جلسه آن ۲۸ فوریه برگزار شد دریافت شده است. با وجود اینکه وکلای پرونده از همراهی و همکاری بسیار جدی قاضی سخن می گفتند و برداشت آنها موفقیت پرونده بود اما ظاهرا این بار سیاستمداران محافظه کار بر عدالت چیره شده اند و رایی صادر شده که نه تنها عادلانه نیست که چشم بر حقیقت بسته است. البته بلافاصله پس از صدور رای رسیدگی به پرونده های شاکیان شروع شده است و در چند روز گذشته آپدیت و مدیکال برای تعدادی از آنان رسیده است و پیش بینی می شود در هفته های پیش رو نیز همین جریان ادامه داشته باشد.
تصور بنده این است که نوعی معامله صورت گرفته است به این معنی که دولتیها از قاضی خواسته اند رایی صادر نکند و در عوض به این پرونده ها رسیدگی سریع شود. همه ترس وزارت مهاجرت از صدور رای در این موارد است چرا که این رای می تواند مستند شکایت های بعدی باشد و برای شکایتهای بعدی حکم قانون دارد. مثلا اگر در این شکایت قاضی می پذیرفت که تاخیر ایجاد شده غیر منطقی است و وزارت مهاجرت ظرف مدت معینی باید رسیدگی کند فردا روز همه آنهایی که در این حد انتظار کشیده اند محقند که رسیدگی سریع بشوند و دست و پای وزارت مهاجرت برای توجیه تاخیر برای همیشه بسته می شود.
استدلال قاضی البته برای رها ساختن وزارت مهاجرت از این بند بسیار ضعیف است و خود نیز می دانند ولی قراین و اوضاع و احوال دلالت بر وقوع آن معامله دارد.
در هر صورت نمی توانم نام شکست بر این حرکت بگذارم که پیروزی است. همین که حرکتی بشود که مجبور شوند رسیدگی را آغاز کنند ما برده ایم چه این رسیدگی حاصل رای مستقیم و دستوری دادگاه باشد و چه برای خواباندن سر و صدا و ترس از دعاوی بعدی.
هنوز هم در پاسخ آنها که این قبیل حرکتها را بی فایده می دانند می گویم به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل ضمن اینکه به راه بادیه هم نرفتیم و …….
بر اساس اعلام وزارت مهاجرت کانادا این وزارتخانه برای سال جاری از اول ماه می ۲۰۱۴ تعداد ۲۵۰۰۰ پرونده در ۵۰ رشته (در هر رشته ماکزیمم ۱۰۰۰ پرونده) به شرح زیر می پذیرد:
کسانی که پیشنهاد شغل از کارفرمای کانادایی دارند محدود به ظرفیت رشته نمی شوند.
۱- مدیران با سابقه یا رده بالا در حوزه های مالی، ارتباطات و بیزنس – کد NOC شغل ۰۰۱۳
۲- مدیران با سابقه یا رده بالا در حوزه های تجاری، رسانه ای و دیگر خدمات – کد NOC شغل ۰۰۱۵ ادامه ی نوشته
مدتی است متاسفانه نتوانسته ام آن گونه که باید به وبلاگ برسم هم از جهت گذاشتن پست جدید و هم پاسخ به کامنتها که شمارشان به دوصد رسیده است. سوالی امروز مطرح شد که چون زیاد تکرار شده است اینجا می نویسم.
و اما سوال:
من و نامزدم هر دو کبک اسکیلد ورکر بودیم و هردوتا مون ویزای مهاجرت را در دست داریم. ما قصد داریم تا حدود یک ماه دیگه عقد و حدود میخواستم بپرسم آیا قبل از لندینگ باید ازدواجمون را اعلام کنیم؟
و پاسخ من:
ادامه ی نوشته
مدتی است تغییراتی ساختاری را برای ارایه سرویس بهتر در زمینه خدمات تحصیلی در نظر داشتم که خوشبختانه این اتفاق افتاد و در حال حاضر در شرایط بهتری برای دریافت پذیرش دانشگاهی و نیز ویزاهای دانشجویی هستیم. علاقمندان می توانند به نشانی n.tavana@parscanada.com درخواست خود به همراه رزمه خود را بفرستند و در اولین فرصت پاسخ مناسب از سوی کارشناسان مستقر در کانادا دریافت دارند.
مسابقه هفت سین امسال به مرحله داوری رسیده است از دوستان می خواهم که زحمت بکشند و در این بخش شرکت کنند و البته جوایزی هم در انتظار است.
http://haftsin.ca/
امروز انتخابات کبک بود و و اکنون در مقابل تلویزیون شاهد نتیجه شمارش آرا هستیم. حزب کبکی به رهبری پالین ماروا شکستی تاریخی را تجربه کرد و خانم ماروا حتی در حوزه انتخابیه خود هم رای نیاورده است و این پایانی است بر زندگی سیاسی کسی که سودای جدایی کبک را در سر می پروراند.
از سوی دیگر لیبرالها یک پیروزی تاریخی به دست آوردند و تا این لحظه ۷۰ صندلی از ۱۲۵ صندلی پارلمان کبک را به دست آورده اند و این یک پیروزی بزرگ است.
سوالاتی از سوی دوستان مطرح می شود که با همین جمله شروع می شود. که ناشی از این تصور است که تفاوتی را پس از مهاجرت بین متقاضی اصلی و همسر وی مفروض می دانند. مثلا پرسش می شود من متقاضی اصلی نیستم آیا اگر از همسرم جدا شود اقامت دایم را از دست می دهم؟ و از این قبیل سوالات.
اینکه هنگام اقدام برای مهاجرت متقاضی اصلی بوده اید و یا نبوده اید پس از لندینگ در کانادا و دریافت اقامت دایم دیگر اهمیت ندارد و شما و همسرشما که متقاضی اصلی بوده است در شرایط یکسان هستید. هیچیک از شما دو نفر نمی تواند وضعیت اقامتی دیگری را به خطر بیندازد. علاوه بر این هر یک از اعضای خانواده جز در مورد فرزندان زیر ۱۸ سال که داستان متفاوتی دارند پرونده جداگانه دارند. مثلا اگر همسر شما الزامات اقامتی خود را از جهت حضور دو سال در ۵ سال در کانادا رعایت نکند می تواند اقامت دایم خود را از دست بدهد ولی این اتفاق هیچ تاثیری روی وضعیت اقامتی شما ندارد.
برخی دیگر همراهی همسر در مهاجرت را با اسپانسر کردن همسر مخلوط می کنند. فردی که با همسرش مهاجرت می ند اسپانسر همسرش نیست و تعهدات اسپانسرشیپ همسر را به عهده ندارد. اگر کسی مهاجرت کرد و پس از آن ازدواج کرد می تواند همسر خود را برای آمدن به کانادا اسپانسر کند که در این صورت نسبت به او تعهدات مالی دارد و در دو سال اول نیز بنا به قانون فعلی می تواند مانع از دریافت اقامت دایم او شود.
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک،
شاخههای شسته، بارانخورده پاک،
آسمانِ آبی و ابر سپید،
برگهای سبز بید،
عطر نرگس، رقص باد،
نغمۀ شوق پرستوهای شاد
خلوتِ گرم کبوترهای مست
نرمنرمک میرسد اینک بهار
خوش بهحالِ روزگار
حتما شنیده اید که این سوی و آن سوی سخن از دریافت پاسپورت کشور دیگری است در مقابل سرمایه گذاری و یا خرید ملک در آن کشورها. هزینه ای که باید برای این کار کرد قابل توجه است و خصوصیت آنها هم این است که به شما به اصطلاح پاسپورت و تابعیت می دهند.
از سوی دوستان زیادی مورد پرسش قرار گرفته ام که چرا کنپارس در این زمینه خدمات ارایه نمی کند. نکند امکان آنرا ندارد و یا …… ؟؟
به این دوستان همیشه توضیح داده ام که این برنامه ها برای همه میسر است معمولا شرکتهای معینی این کار را انجام می دهند و همه در بازار به نوعی با آنها کار می کنند و Agent آن شرکتهای خارجی هستند اما من و مجموعه من هرگز نتوانسته ایم برای ارایه این چنین خدماتی خود را راضی کنیم. به نظر بنده تشویق افراد به هزینه کردن در این زمینه گذشته از اینکه آنرا دون شان ایرانیان می دانم جز اتلاف منابع مالی آنها نیست و خاصیتی در بر ندارد.
موضوع از چند زاویه قابل بررسی است:
۱- این کشورها چه شان و جایگاهی در جامعه جهانی دارند و اصولا چگونه کشوری هستند؟
هیچ کشور به درد بخوری پاسپورت خود را برای فروش نمی گذارد و معمولا این کشورها جزایر بسیار کم جمعیتی هستند در دریای کاراییب که روی نقشه با ذره بین هم قابل تشخیص نیستند برخی از آنها جمعیتی زیر ۱۰۰ هزار نفر دارند و به روستا بیشتر شبیهند تا کشور. این کشورها معمولا عضو کشورهای مشترک المنافع هستند و اتباع آنها امکان ورود به بسیاری از کشورها را بدون ویزا دارند این مزیتی شده است برای این به اصطلاح کشورهای ریز که از فضای بین المللی موجود و وضعیت ایرانیان بهره برده و جیب خود را پر کنند. کشورهای به درد بخور تری که سابقه تاریخی دارند برای دادن امتیاز به سرمایه گذاران مستقیم پاسپورت نمی دهند مانند اسپانیا، پرتقال و …. که دست بالا فرد با سرمایه گذاری اقامت می گیرد و در پروسه ای می تواند تابعیت بگیرد. ادامه ی نوشته
خبر غیر منتظره ای بود در مورد استان نوا اسکوشیا
مطلب را اینجا بخوانید
نکته جالب این است که درخواست در رشته های پزشکی پذیرفته می شود. با توجه به اینکه موضوع بهداشت و درمان در صلاحیت استان است باید دید این استان برنامه ای برای جذب پزشکان مهاجر در بازار کار خود دارد یا خیر.